- بی شعور
- نادان، بی خرد
معنی بی شعور - جستجوی لغت در جدول جو
- بی شعور
- کم خرد نادان گول
- بی شعور
- نافهم، نادان، بی عقل
- بی شعور ((شُ))
- نادان، بی عقل، احمق
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اندریابنده دارای شعور صاحب اداراک
دارای شعور و ادراک
احمق، نادان، بی عقل
بی علاقه
بی مددکار، بی کمک
نادانی بی عقلی نفهمی
زنی که شوهر ندارد زنی که بی شوهر است
ویژگی زنی که شوهر ندارد
بسیار، بی اندازه، بی حساب، بی مر
کانا گول
تنگ دل و افسرده
Numberless, Innumerable
Unbelieving
неверующий
несметный , бесчисленный
ungläubig
unzählbar, unzählig
численний , безліч
невіруючий
niewierzący
niezliczony
incrédulo
innumerável, incontável
incredulo
innumerevole
incrédulo
innumerable
incrédule